sarbazkhooneh

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غزل» ثبت شده است

ماهی چقدر در دل دریای چادرت

ماهی شدست غرق تماشای چادرت

نور ستاره است و یا ماه یا که نه...

یک آسمان چکیده به گل های چادرت...

یک روز می رسد که بگویم به عشق تو

شعری بلند از قد رعنای چادرت

روشن ترین ستاره ی دنیا تو میشوی

تا* شب شود سیاهی شب های چادرت...

مشتاق دیدنت شده ام زودِ زودِ زودِ

مشتاق دیدن قد و بالای چادرت...


پ.ن:: شاید آخرین غزلی باشه که تو وب میزارم دیگه دارم کم کم به این نتیجه میرسم که زاینده رود بجوشه طبع من یکی دیگه نمی جوشه...

پ.ن*::وقتی که.

پ.ن:: آسیدجواد آقای شرافت عزیز به این کارم "عاشقانه ی حزب اللهی" لقب دادن :|

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۲
سرباز

کی می‏رسد به صبح دلم با پگاه تو؟

تا کی نگاه را بنشانم به راه تو!؟

کی می‏شود ز بودن تو پشت کعبه گرم

کی می‏شود که کعبه شود تکیه‏ گاه تو

اردیبهشت‏ های بهاری ما همه

«اردی‏جهنم اند» بدون نگاه تو

من هم اسیر خال کنار لب توام

«لایمکن الفرار» ز خال سیاه تو

یک ‏دم بیا اتاق مرا غرق نور کن

این خوب نیست خیمه شود سر‏پناه تو

کی می‏شود که شعر بگویم که آمدی؟

کی می‏رسد به صبح دلم با پگاه تو؟

rahe zohour


پ.ن:: خیلی وقته نجوشیدم، دعا کنید برایم!

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۱۷
سرباز
خدا کند که نباشد بهشت بی خودکار
بگو که می شود آیا نوشت بی خودکار؟!

بهشت با همه ی نهر های زیبایش،
جهنم است برایم و زشت بی خودکار

نگاه لطف تو بوده و گرنه از اول
خدا گِل دل من را سرشت بی خودکار

اگر نبود دلم بیقرار و محزون بود
ز گریه داری این سرنوشت بی خودکار

خداکند که نیاید خداکند هرگز
خدا کند که نباشد بهشت بی خودکار!


پ.ن:: مفهوم مهم نیست وقتی میخواهی مشقی بنویسی که استادت گفته...
پ.ن:: استفاده از ردیف و قافیه های جدید!
پ.ن:: بزودی در مورد " آرش رضایی، امید زارع، علیرضا کریمایی، مصطفی فصیحی" و خیلی های دیگر چیزی می نویسم؛ فعلاً همین بس که مدیون آنهاییم...

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۱ ۰۹ مهر ۹۲ ، ۱۸:۱۶
سرباز

اینجا که خیل بی کسانش فرق دارد

با این حوالی آسمانش فرق دارد


دروازه های آسمان را می شود دید

اینجا که با دنیا جهانش فرق دارد


هرچند پنهان است قبر مادر اما

اینجا مزار بی نشانش فرق دارد


«من از می دیلتنگی تی ورجه ناله دارم.»*

ـ اینجا دل من همزبانش* فرق دارد ـ


قم نه که رشت اینجاست که پس کوچه ی آن

با این حوالی آسمانش فرق دارد



پ.ن::* من از دلتنگی ام پیش تو شکوه دارم...

پ.ن:: «همزبان» و «هم زبان» هر دو خوبند و زیبا...

پ.ن:: به بهانه ی این بانو ـ خواهر امام رضا، فاطمه ی اخری ـ، هر سال پرچم امام رضا به دست خدّامش در شهرمان جاری می شود تا شاید اندوه دلهایی را بشوید...

پ.ن:: هرچه گشتم عکس درخور شأنی پیدا نکردم؛ همین کافیست تا پی ببرید به بی عرضه گی برخی مسئولین شهرم؛ از خرد تا کلان...

۲۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۱۴
سرباز

رمضان مطلع آغاز غزل خوانی ما

بسم رب الرمضان...




پ.ن:: خدایا سلام، مرا هم بپذیر!

پ.ن:: ماه مبارک، مبارکتون باشه!

۱۷ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۳
سرباز

سایه دارد بر سرم ابر سیاه زندگی

می کشد دستی مرا در کوره راه زندگی

عاشقی تنها گناهم بوده از روز نخست

چیست آخر علت حال تباه زندگی

کو برادرها که من را طعمه ی گرگی کنند؟

هر چه باشد بهتر است از قعر چاه زندگی!

مثل کبکی که سرش را می کند در زیر برف

خود فرو کردم سرم را در کلاه زندگی

حال اما مرگ می خواهم خدایا خسته ام

تا به کی باید بمانم در پناه زندگی؟!

*  *  *

تا که می بینم سرم افتاده بر دامان مرگ،

بر سرم هی دانه دانه میچکد باران مرگ،

برگ های عمر خود را تا که میبینم به باد،

حسرت از این میخورم وقتی شدم از آن مرگ؛

برلبم لبخند خوشحالیست اما در دلم

اضطرابی دارم از اندوه بی پایان مرگ

زندگی راه "عزیزی" بود اما کاش من

قدر می دانستم آن را در دل زندان مرگ!

از دار مرا بردار

۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۲۰:۳۳
سرباز

بیا که خسته‏‏ ام از این بهار پاییزی

بیا که خسته ‏ام از اینهمه غم‏ انگیزی

تو که نه مثل دلم از بهار سرشاری

تو کاز طراوت سبز بهار لبریزی

فقط به عشق تو می‏گویم اینچنین آقا!

تویی که در دل من حس شعر می‏ریزی

بیا که آمدنت معنی إذا جاءست

از آن دمی که بیایی، هر‏ آن که برخیزی

بیا که خسته‏ ام از این غروب طولانی

بیا که خسته‏ ام از این بهار پاییزی

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۲۳
سرباز

کی می رسد به شاخه ی ما دست چیدنت

ای مرگ ای که می بریم با رسیدنت

سیرم اگرچه از عطش زندگی ولی

مشتاق سر رسیدن وقت چشیدنت

با یک سرنگ خالی و یا یک تفنگ پر

یک روز میرسد که بیایم به دیدنت

کنجی نشسته ام که بیایی به باغ ما

تاکی رسد به شاخه ی ما دست چیدنت

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۱ ۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۳۲
سرباز