sarbazkhooneh

پ.ن:: شرمنده ی یاران ز گران جانی خویشم!

پ.ن:: این روزا، خعلی سرم کار ریخته؛ فعلاً منو کمتر میبینید!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۲۱:۰۲
سرباز

::سر خم می سلامت شکند اگر سبویی::


پ.ن:: همه ی ما فدای شما حضرت ماه!

پ.ن:: کی به این سنگ زدن ماه به هم میریزد!

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۹:۴۵
سرباز

انگار که از مشت قفس رستی و رفتی

یکباره به روی همه در بستی و رفتی

.
.
.

چون خاطره‌ی غنچه‌ی پرپر شده در باد

 در حافظه‌ی باغچه ها هستی و رفتی

جا ماندن تصویر تو در سینه‌ی من! آه!

این آینه را آه که نشکستی و رفتی


پ.ن:: شهید خلبان امید زارع    متولد68 شهادت:92/3/28

پ.ن:: در باغ شهادت همچنان باز باز است!

پ.ن:: شعر از فاضل نظری(ضد)

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۰۲:۴۰
سرباز

سر دردم به اوج رسیده!

این روزها چندبار از خدا  طلب مرگ کردم که این صحنه ها رو نبینم یا کاشکی نمیدیدم!

اولی وقتی بود که شنیدم یه عده دارن تو فیسبوک و فضاهای دیگه، قرار میزارن که فلان روز سرلخت بیان تو فضای شهر!

دومین بار وقتی بود که شنیدم داعش در پی گرفتن نجف و کربلاست!

سومین بار وقتی بود که صدای جشن میلاد امام زمان رو اینطوری شنیدم!

4:20 صبح فردای نیمه ی شعبان!


پ.ن:: یا بکش یا چاره ای ای دردمندان را دوا!

پ.ن:: از ماست که بر ماست!!!

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۴۶
سرباز
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۰۰
سرباز
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۲ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۳۶
سرباز

بیا که شمع هایِ کیک تولدت را طوفان هم نمی تواند خاموش کند....


tavalod

پ.ن:: اینجا هم قشنگ است!

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۵۱
سرباز
آه ای حیدر زمانه ی ما
ای علی جان خدا نگهدارت...



پ.ن:: توضیح مطلب اینکه: اوضاع بیریخت شهرم، دلم رو تنگ کرده!
ژ.ن:: عیدتون هم مبارک!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۹:۲۹
سرباز

:: حرف بی نقطه ی ما، یک صلوات است فقط... ::



پ.ن:: روز پدر مبارک!
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۳۱
سرباز

کی می‏رسد به صبح دلم با پگاه تو؟

تا کی نگاه را بنشانم به راه تو!؟

کی می‏شود ز بودن تو پشت کعبه گرم

کی می‏شود که کعبه شود تکیه‏ گاه تو

اردیبهشت‏ های بهاری ما همه

«اردی‏جهنم اند» بدون نگاه تو

من هم اسیر خال کنار لب توام

«لایمکن الفرار» ز خال سیاه تو

یک ‏دم بیا اتاق مرا غرق نور کن

این خوب نیست خیمه شود سر‏پناه تو

کی می‏شود که شعر بگویم که آمدی؟

کی می‏رسد به صبح دلم با پگاه تو؟

rahe zohour


پ.ن:: خیلی وقته نجوشیدم، دعا کنید برایم!

۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۱۷
سرباز